۱۳۸۹ تیر ۲۹, سه‌شنبه

اختلاف دو ديدگاه پس از 100 سال

این روزها خوراک های تبلیغاتی زیادی برای سرپوش نهادن بر بسیاری از ناکار امدیها و کج رفتاریها. ساخته و فراهم میشود. یکی از انها طرح عفاف و حجاب است.مثلا:
حجت‌الاسلام احمد رهدار عضو هيأت علمي مؤسسه آموزشي امام خميني(ره) در جلسه هفتگي انصار حزب‌الله : "30 سال قبل شهيد مطهري فرموده است: حجاب محدوديت نيست. و ما البته با اين جمله شهيد مطهري توانسته‌ايم سي سال بر سر زن و ناموسمان چادر را نگه داريم. آيا امروز بيني و بين‌الله مي‌توانيم به دختر نسل امروز بگوييم حجاب محدوديت نيست؟ نمي‌توانيم بگوييم. چرا که مي‌گويد محدوديت است و رفيق من که چادر ندارد آزادتر است و فهم او هم غلط نيست و درست مي‌گويد. حجاب محدوديت است و شهيد مطهري هم اگر گفت حجاب محدوديت نيست، مناسب منزلت ديني چهل سال قبل من گفت. امروز جنس استدلالمان بايد عوض شود. حجاب محدوديت است اما هر محدوديتي نافي کمال بشر نيست. چراغ قرمز هم محدوديت است. چرا عقلا به اين محدوديتها گير نمي‌دهند؟ اين گذار از شهيد مطهري به معناي نفي او نيست بلکه به معناي بسط اوست و به معني به تفصيل رساندن شهيد مطهري است. چرا دخترمان وقتي به دانشگاه مي‌رود، بعد از مدتي چادر را کنار مي‌گذارد؟ آيا شما فکر مي‌کنيد در دانشگاه او را مسخره مي‌کنند؟ اين نيست. همه قصه در انداختن چادر دختران استدلال نيست. بلکه آنان استدلال، اس‌ام‌اس، جوک، دکور و فضايشان را توليد کردند و تمام اين فضا به گونه‌اي است که چادر مي‌پرد! اگر فرهنگ نظام، ادبيات فرهنگي ما بخواهد جلو برود، نظام ما بايدحتي واژگان خودش را عوض کند." --متن کامل گفته های ایشان: کار فرهنگی کردن فقط حرف زدن و استدلال آوردن نیست
حسن رحيم پور ازغدي ،در اظهاراتي که از شبکه يک سيما پخش شد: " هم اکنون برخي خانم ها مي گويند بچه دار نمي شويم براي اينکه هيکلمون به هم مي خوره . اي مرده شور ببره هيکلت رو . مگه هيکلت رو مي خواي ببري آخرت ؟ تو اين هيکل رو مي خواي چه کار ؟ غير از اينه که مي خواي ببري تو قبر يا اينکه مي خواي هيکلت رو ببري تو خيابون نشون بدي. استفاده هيکلت براي شوهرته و البته شوهرت براي توئه و براي بچه آوردن."* در همین رابطه بخوانیم نقدی بر گفته های رحیم پور ازغدی در وبلاگ و اما بعد
حال این را مقایسه کنیم با تفکری در زمان مشروطه:
چو زن تعلیم دید و دانش آموخت
رواق جان به نور بینش افروخت
به هیچ افسون ز عصمت برنگردد به دریا گر بیفتد تر نگردد
چو خور بر عالمی پرتو فشاند ولی خود از تعرض دور ماندچو در وی عفت و آزرم بینی تو هم در وی به چشم شرم بینی
تمنای غلط از وی محال است خیال بد در او کردن خیال است
برون کن از سر نحست خرافات بجنب از جا، فی التأخیر آفات
اگر زن نیست عشق اندر میان نیست جهان بی عشق اگر باشد جهان نیست
ایرج میرزا
اما باز هم باید بگویم که مردم کار خودشان را میکنند چه زمان مشروطه چه زمان رضا خانی و چه حالا و اینده.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر