ولتر سرانجام در سال 1759 در فرانسه در نزديكي مرز سويس جايي را براي خود خريد و نامش را «فري» گذارد كه پاتوق و مركز تجمع روشنفكران اروپا شده بود. وي در 83 سالگي به پاريس باز گشت و چنان استقبالي از او شد كه از ذوق زدگي بيمار شد و چندي بعد در سال 1778 (و در آستانه انقلاب) در گذشت.
28 اثر مهم از ولتر به يادگار مانده است كه دو اثر او «فرهنگ فلسفي» و «كانديد» معروفترند.
ولتر بيش از هر كس ديگر از آزادي انديشه و بيان و تحمل ديگران دفاع کرد. ولتر مي گويد كه بدون آزادي انديشه و بيان، انسان موجودي بدون روح و روان، و زندگاني اش جسماني (مانند ساير جانداران) خواهد بود.
ولتر بيش از هر نويسنده اي ديگر بر ضد قلدري و زور گويي و استبداد نوشته است .وي ضد رومانتيسيسم و حامي حقيقت نويسي بود. ولتر ثابت كرده است كه جنايات بزرگ نتيجه خود خواهي و جاه طلبي افرادند و اين جنايات قابل مقايسه با خلافهاي آدمهاي كوچك نيستند؛ كوچكها تنها برابري و آزادي را مي جويند و بزرگها همه چيز را مي خواهند و اگر همه دنيا را هم به ايشان بدهند باز هم مي خواهند و حرص مي زنند.
ولتر در باره نظامهاي حکومتي مي گويد: خوبي نظام به رئيس آن و مديرانش بستگي دارد نه به نوع آن. نظامهاي جمهوري اگر رئيس و مسئول خوب نداشته باشند از نظامهاي سلطنتي بدترند. هر نظام جمهوري لزوما يك دمكراسي و يا عاري از ظلم نيست. به نظر ولتر، ميزان دمكراسي يك كشور متناسب است با رشد سياسي مردم و آگاهي آنان از دمكراسي و دلسوزيشان براي رعايت آن. وي گفته است که دمكراسي در كشور هاي كوچك، ايالت و شهر موفق تر است.
اين جمله ازوست: واي به روزي كه نظام قضايي يك كشور ضعيف و نفوذ پذير باشد و يا از سوي عواملي تضعيف شود و ....
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر