اما او در همین عمر کوتاه کارهای ارزنده بسیاری درزمینه های گوناگون انجام داد: در نوجوانی و جوانی برای پیروزی و تحقق آرمانهای انقلاب بسیار کوشید؛ بعنوان یک خبرنگار جنگی، جانش را کف دستش نهاد و بارها به میدان جنگ تحمیلی رفت تا گزارشهای دست اول تهیه کند؛ سردبیر ارشد خبرگزاری "ایرنا" شد؛ سخنگوی ستاد تبلیغات جنگ در دوسال پایانی بود؛ پس از جنگ ریاست دفتر"ایرنا" را در نیویورک بر عهده گرفت؛ در دولت اول اصلاحات دو سال معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد بود؛ ودر انتخابات مجلس ششم بعنوان نماینده مردم تهران به خانه ملت رفت.
در مجلس نیز بورقانی همچنان شجاع و فعال بود. سخنرانیهای وی را در مجلس ششم بخصوص در مورد آزادی مطبوعات نمی توان فراموش کرد. معروف است که سخنرانیهای دوستان نماینده اش را هم او ویراستاری می کرد تا جائی که روزی دکتر غلامعلی حداد عادل که در آن مجلس ریاست فراکسیون اقلیت را بر عهده داشت، بعنوان متلک به بورقانی گفته بود "یک سخنرانی هم برای ما بنویس"!
"اصلاح طلب" خواندن سیاستمداران و گروههای مخالف دیکتاتوری، تغییر طلب و آزادیخواه را نیز به احمد بورقانی نسبت می دهند. در گفت و گوی کوتاهی از وی که هم اکنون در "یوتیوب" موجود است، بورقانی شرح می دهد که یک روز خبرنگار روزنامه معروف نیویورک تایمز برای گفت و گو به سراغش رفته بود. در این گفت و گو، خبرنگار از بورقانی می پرسد که "شماها" را با چه عنوانی باید خواند؟ و بورقانی جواب می دهد که به نظر او این مجموعه را می شود گفت "اصلاح طلب" که در حقیقت ترجمه عنوان "رفرمیست" در دنیای سیاست غرب است.
ویژگیها و یادگارهای بورقانی
عباس عبدی از دوستان و همکاران احمد بورقانی در مقاله ای که در دومین سالروز مرگ او در روزنامه اعتماد منتشر کرده، در مورد وی می نویسد: "مهم ترین معیار یک سیاستمدار شجاعت اوست. با این معیار بورقانی جزو سیاستمداران شجاع محسویب می شود. او در مقام معاونت وزارت ارشاد نه تنها محدودیتی برای کارهای مطبوعاتی ایجاد نکرد، بلکه خود موجب فراخی شد." کریم ارغنده پور نیز پس از اشاره به تعلق خاطر بورقانی به ادبیات و کتاب، او را در دنیای سیاست هم جوانمردی صادق می خواند که "حضور اخلاقی اش در این میدان هیچگاه بخاطر منافع شخصی نبود."
من خود بورقانی را یکی دوبار به دلیل کارهای مطبوعاتی در وزارتخانه دیده بودم که با وجود بر عهده داشتن مقام معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در زمان وزارت عطاءاله مهاجرانی و اولین دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، در اطاقش به روی همه فعالان مطبوعاتی باز بود و حرفها را گوش می داد و به یاریشان می شتافت. اما او را در جریان برگزاری دومین سمینار بررسی مسائل مطبوعات ایران در بهار سال 1377 بهتر شناختم. سمیناری که او مسئولیت اجرائی آنرا بر عهده داشت و با تمام توان در انجام آن کوشید تا یادگاری ماندنی از دوران کارش برای مطبوعات باقی بماند.
در آن همایش همه چهره های سرشناس علمی و پژوهشی مطبوعات از دکتر کاظم معتمد نژاد پدر علم نوین روزنامه نگاری ایران تا اساتید این رشته نعیم بدیعی، مهدی محسنیان راد، مهدی فرقانی، امیرحسن سعیدی، هادی خانیکی و یونس دشکرخواه به همراه روزنامه نگاران پیش کسوت مانند علیرضا فرهمند، محمد بلوری، حسین قندی، فریدون صدیقی، اکبر قاضی زاده و چهره های شاخص مطبوعاتی پس از انقلاب که برخی از آنان امروز در زندان حکومتی به سر می برند و یاران نزدیک بورقانی بودند، مقاله ارائه داده و سخنرانی کردند. گردآوری این مجموعه تنها با فراغ بال و فراخی میدان کارواندیشه که در این دوران برای فعالان عرصه مطبوعات فراهم ساخته بودند، امکان پذیر شد وتا به امروز تکرار نشدنی!
زندگی کوتاه و پرثمر
نگاهی به زندگی کوتاه و پرثمر احمد بورقانی فراهانی، از هر زاویه تصویری روشن و خوش آیند به دست می دهد. چهره مهربان، صدای رسا و چشمان تیز بینش را همراه با عکس العملهای احساسیش همه کسانی که با او برخورد داشتند، به یاد دارند. بویژه دوستانش که جای خالی او را در این گیرو دار مبارزه آزادی با خفقان به خوبی حسن می کنند. علی مزروعی رئیس خانه مطبوت از آن جمله است:
احمد بورقانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای خدمت وارد خبرگزاری جمهوری اسلامی شد و تلاش کرد گزارشگر و خبرنگار صادقی برای انعکاس اخبار و وقایع جاری در جامعه ما باشد . او همچون همه آنانی که سر در گرو دفاع از میهن داشتند بارها به جبهه های جنگ تحمیلی رفت تا راوی و گزارشگر حوادث و رخدادهای حماسه های دفاع مقدس باشد و پس از جنگ نیز به آمریکا رفت تا تجربه خبرنگاری در سطح جهانی را رهتوشه خود سازد . پس از بازگشت از آمریکا بدلیل تغییراتی که در مدیریت خبرگزاری ایرنا اتفاق افتاده بود کناره گیری اختیار کرد اما در انتخابات ریاست جمهوری هفتم با خیل عظیم مردمی همراه شد که به آقای خاتمی رای دادند و پس از استقرار دولت اصلاحات مسئولیت معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بعهده گرفت و طرحی نو برای فعالیت های مطبوعاتی در کشور درانداخت و ایندوره را به « بهار مطبوعات» جمهوری اسلامی ایران تبدیل ساخت تا اینکه مخالفت نیروهای اقتدارگرا راه را برادامه کار او بست و او که نمی توانست با سانسور و توقیف و دربند شدن روزنامه نگاران همراهی و موافقت کند، عطای مقام و پست دولتی را به لقایش بخشید و بار دیگر از شغل رسمی کناره گرفت .
در انتخابات مجلس ششم به اصرار دوستان روزنامه نگار و جبهه مشارکت نامزد نمایندگی از تهران شد و مردم شریف تهران مزد زحمات و پایداری های اورا در خدمت به انقلاب و مواضع اصلاح طلبانه اش دادند و او با رای بالای مردم تهران وارد مجلس ششم شد و یکی از نمایندگانی بود که هیچ دغدغه ای جز خدمت به مردم و دفاع از حقوق قانونی و شهروندی آنها نداشت و دراین مسیر حتی از مزایایی قانونی که به او تعلق می گرفت چشم پوشید و در انتهای مجلس به لحاظ زندگی مادی همانگونه خارج شد که واردشد . بورقانی پس از مجلس ششم باز خانه نشینی اختیار کرد اما هرجا اصلاح طلبان به کمک او برای کار و فعالیت نیاز داشتند حاضر بود و بی مزد و منت بار آنها را بدوش می کشید و البته تفریح او هم رفتن به دادگاهها و پاسخگویی اش برای دوران مسئولیتش در معاونت مطبوعاتی بود که دعوت حق اورا از این تفریح باز داشت و ننگ بردل مخالفانش نهاد!
نوشته از:سعید زندگانی
۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه
جای خالی بورقانی در زمستان مطبوعات
سیزده بهمن هم آمد و رفت و دومین سالروز در گذشت احمد بورقانی فراهانی سپری شد، اما کمتر کسی از ما روزنامه نگاران متوجه شدیم که همین چند روز پیش در ماه دی، او که یاورمان بود و بسیار دوستش داشتیم، شجاعتش را برای دفاع از آزادی مطبوعات و اهل قلم می ستودیم و القاب بسیاری پشت بند نامش نهاده بودیم از جمله "طراح بهار مطبوعات"، اگر عمرش به این زمستان قد می داد، تازه پنجاه ساله می شد. بورقانی دوسال پیش در چهل و هشت سالگی بر اثر سکته قلبی از دنیا رفت!
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر